ده تصمیم مدیریتی که کارکنان را از سازمان دور میسازد
ده تصمیم مدیریتی که کارکنان را از سازمان دور میسازد
ده تصمیم مدیریتی که کارکنان را از سازمان دور میسازد
فرهنگ سازمانی نقشی کلیدی در حفظ و افزایش رضایت کارکنان ایفا میکند. تصمیمات مدیریتی میتوانند فرهنگ سازمان را تقویت یا به شدت تضعیف کنند. تصمیمات نادرست میتوانند نه تنها باعث نارضایتی کارکنان شوند، بلکه به ترک آنها از سازمان منجر شوند.
در این مقاله، ده تصمیم مدیریتی که به فرهنگ سازمانی آسیب میزند و موجب دور شدن کارکنان از سازمان میشود، مورد بررسی قرار میگیرد.
- رتبهبندی و امتیازدهی کارکنان در مقابل یکدیگر
رتبهبندی و امتیازدهی کارکنان نسبت به یکدیگر یکی از تصمیمات مدیریتی است که رقابت ناسالم و مخرب را بین کارکنان تشویق میکند. این روش باعث میشود تا کارکنان بهجای تمرکز بر همکاری و تیمسازی، به رقابت فردی بپردازند و در نتیجه جو سازمانی از حمایت و همکاری به سمت تعارض و رقابت ناسالم تغییر میکند.
- اجرای بازخورد 360 درجه با استفاده از بازخورد ناشناس
بازخورد 360 درجه در صورتی که به درستی اجرا نشود، میتواند به ابزاری برای افزایش نارضایتی و حتی خصومت در سازمان تبدیل شود. وقتی کارکنان تشویق یا وادار به ارائه بازخورد ناشناس به یکدیگر میشوند، اعتماد میان افراد کاهش مییابد و به جای ایجاد شفافیت، فضایی از عدم اطمینان و ترس ایجاد میشود.
- الزام به کسب اجازه از مدیر فعلی برای جابجایی شغلی
درخواست از کارکنان برای کسب اجازه از مدیر فعلی در صورت تمایل به جابجایی شغلی درونسازمانی، یکی دیگر از تصمیمات مخرب است. این الزام میتواند فرصتهای توسعه و رشد را محدود کند و موجب ایجاد حس ناکارآمدی و نارضایتی در کارکنان شود.
- الزام به ارائه دلایل مستند برای مرخصیهای اضطراری
الزام کارکنان به ارائه دلایل مستند، مانند ارائه اطلاعیه فوت برای مرخصی در زمان فوت یکی از اعضای خانواده، باعث ایجاد حس بیاعتمادی و نارضایتی میشود. چنین تصمیماتی نشان میدهد که سازمان به جای اعتماد به کارکنان، به کنترل دقیق و غیرضروری اولویت میدهد.
- محاسبه هر غیبت کوچک علیه کارکنان
توجه بیش از حد به هر غیبت کوچک و محاسبه آن علیه کارکنان، به جای تمرکز بر عملکرد کلی آنها، میتواند انگیزه و تعهد کارکنان را به شدت کاهش دهد. این رویکرد نشاندهنده بیتوجهی به نیازهای انسانی کارکنان و نادیدهگرفتن عوامل پیچیدهتر در ارزیابی عملکرد است.
- تمرکز بر ثبت تخلفات به جای توانمندسازی
تصمیم به ثبت و یادداشت تخلفات کارکنان به جای تلاش برای توانمندسازی و شناخت موفقیتهای آنها، به تدریج فضای سازمان را به محیطی ناامن و پرتنش تبدیل میکند. کارکنان در چنین محیطی احساس میکنند که تحت نظارت دائمی قرار دارند و تلاشهایشان نادیده گرفته میشود.
- استخدام از خارج از سازمان به جای ارتقای داخلی
تصمیم به پر کردن پستهای سازمانی خالی با استخدامهای خارجی در شرایطی که افراد مناسبی در داخل سازمان وجود دارند، میتواند بهشدت انگیزه کارکنان برای رشد و توسعه در سازمان را کاهش دهد. این اقدام نشاندهنده بیتوجهی به استعدادهای داخلی و نادیده گرفتن فرصتهای توسعه داخلی است.
- تبدیل مدیریت سرمایه انسانی به یک تیم اجرای قانون
تصمیم به اینکه مدیریت سرمایه انسانی به جای تیم حل مسئله و فرهنگساز، به یک تیم اجرای قانون تبدیل شود، میتواند جو سازمان را بهشدت تحت تأثیر قرار دهد. در این شرایط، کارکنان به جای حس حمایت و همکاری، احساس میکنند که در یک محیط پلیسی و کنترلشده کار میکنند.
- استخدام با حقوق کمتر از نرخ بازار
استخدام افراد با حقوق کمتر از نرخ بازار برای پستهای سازمانی، به دلیل صرفهجویی در هزینهها، یکی از تصمیماتی است که میتواند به شدت رضایت و انگیزه کارکنان را کاهش دهد. این اقدام نه تنها باعث نارضایتی میشود، بلکه میتواند به ترک کارکنان با استعداد از سازمان منجر شود.
- مدیریت بر اساس تئوریها به جای شنیدن کارکنان
تصمیم به اداره سازمان با تکیه بر تئوریهای مدیریتی به جای گوش دادن به کارکنان شایستهای که استخدام شدهاند، میتواند به تصمیمات نادرست و نارضایتی گسترده منجر شود. این رویکرد باعث میشود که نیازها و مشکلات واقعی کارکنان نادیده گرفته شود و در نتیجه فرهنگ سازمانی آسیب ببیند.
- نتیجهگیری
تصمیمات مدیریتی نقش مهمی در شکلگیری و حفظ فرهنگ سازمانی دارند. تصمیماتی که به جای ایجاد اعتماد و همکاری، بر کنترل، رقابت ناسالم و بیاعتمادی تمرکز دارند، میتوانند به تدریج کارکنان را از سازمان دور سازند. مدیریت هوشمند و با درایت، تصمیماتی اتخاذ میکند که نه تنها بهرهوری و رضایت کارکنان را افزایش میدهد، بلکه به بهبود فرهنگ سازمانی و حفظ استعدادهای داخلی منجر میشود.