تفکر تونلی
تفکر تونلی
(تفکر تونلی) نوعی تصور و دیدگاه نسبت به زندگی است که فرد نکات مثبت زندگی خود را پیدا نمی‌کند و به‌اصطلاح نیمه خالی لیوان را می‌بیند.
به همین دلیل امیدی نسبت به زندگی ندارد و هر روز ناامیدتر می‌شود و همین ممکن است نتیجه‌ای خطرناک به همراه داشته باشد.
- در این مقاله قصد داریم شما را با این نوع تفکر آشنا کنیم.
دلیل این نام‌گذاری (تفکر تونلی) چیست؟
زمانی که ما در تونلی قرار می‌گیریم تنها نقطه‌ای که از محیط می‌بینیم نقطه خارج از تونل و نور کمی است که در حوزه دید ما وجود دارد. به همین دلیل ما هیچ تصوری از دنیای اطرافمان نخواهیم داشت.
در تفکر تونلی هم همین اتفاق رخ می‌دهد. ما تنها به یک یا دوراه فکر می‌کنیم و نسبت به دیگر موقعیت‌های اطرافمان بی‌توجه هستیم.
درواقع خودمان را درون تونلی قرار می‌دهیم و نور و روشنایی را فقط در یک نقطه می‌بینیم.
همان‌طور که می‌بینید، در چنین مواقعی تنها یک یا دو برنامه برای زندگی خود داریم و زمانی که نمی‌توانیم به هدف خود دست پیدا کنیم دچار ناامیدی، درماندگی، بی‌برنامگی می‌شویم.
واکنش مدیران موفق نسبت به تفکر تونلی:
اصولاً مدیران موفق تونل‌ها را خراب می‌کنند و همه فرصت‌ها را می‌بینند. تلاش می‌کنند با آگاهی و دید بهتری تهدیدها را تبدیل به فرصت کنند. از اطرافیان خود مثل مدیران دیگر سازمان‌ها، کارکنان و مشتریان خود کمک می‌گیرند و هم‌فکری می‌کنند. از نظر آن‌ها تبادل نظر و استفاده از چندین تفکر، سازنده‌تر از یک تفکر محدود است.
در نتیجه:
یافتن راه‌های گوناگون کار سختی نیست فقط لازم است کمی پشتکار و خلاقیت داشته باشیم تا بتوانیم حتی ناممکن‌ها را ممکن کنیم. معمولاً افرادی که دارای تفکر تونلی هستند، همه تلاش و سرمایه خود را در یک مسیر صرف می‌کنند، مثلاً فردی الزاماً می‌خواهد در مصاحبه شغلی خاصی پذیرفته شود و درصورتی‌که این اتفاق نیفتد، گمان می‌کند دنیا به پایان رسیده و هیچ برنامه دیگری برای زندگی خود ندارد؛ لذا ناامیدی تمام وجود او را در بر می‌گیرد.
پیداکردن راه‌های مختلف کار سختی نیست، فقط کافی است کمی خلاقیت و پشتکار داشته باشیم، در این صورت می‌توانیم غیرممکن را به ممکن تبدیل کنیم. غالباً افرادی که داری تفکر تونلی هستند، همه سرمایه و تلاش خود را در یک مسیر به کار می‌برند. برای مثال:
فردی می‌خواهد در مسابقه دومیدانی مقاوم اول را کسب کند و درصورتی‌که این اتفاق نیفتد، فکر می‌کند دنیا به پایان رسیده و برنامه دیگری برای زندگی‌اش ندارد و ناامید و افسرده می‌شود.
به همین دلیل هرچه بتوانیم راه‌حل‌های بیشتری دررابطه‌با مسائل و مشکلات داشته باشیم، در زندگی سالم‌تر و موفق‌تر خواهیم بود. برای اینکه بتوانیم برای مشکلاتمان راه‌حل‌های متعدد، زیاد و فراوانی پیدا کنیم، باید بکوشیم خلاقیت را در خود رشد دهیم. به‌این‌ترتیب کمتر احتمال دارد که به بن‌بست رسیده و دچار ناامیدی، درماندگی، افسردگی و... شویم.
منبع:
سایت تخصصی ذهن دات آی آر
